سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ولایت زنده ایم
 
قالب وبلاگ

به همت دوستانم در پایگاه بسیج بالاخره مقر پایگاه رو راه انداختیم.قشنگ شده..دوازده مهر 1390...حالا بهتر میتونیم کارهامونو سازماندهی کنیم.و سرمون بیشتر با هم جمع بشه.قبلا خیلی برامون سخت بود.قربون این ریش سفیدای محل بشیم که کلا با فعالیتهای اجتماعی خانمها مشکل دارن .یه ذره اگه جلوشون کم بیاری که کارت تمومه .کلنی باید تعطیل کنی....مسجد و تکیه رو که فقط برای کارای مذهبی با منت در اختیارمون میذارن....ولی ما ایستاده ایم......یه دفعه که کارمون تا حج و اوقاف استان کشیده شده بود که خودم وسطش ول کردم ..بابا باید با هم تا اخر عمر توی یه محل زندگی کنیم نمیشه که دشمنی باشه وسط.بی خیال اونا شدیم....بگذریم ...حیف که این همرزمای ما  چیزی از این وسایل مرتبط با ای تی سر در نمیارن.وگرنه بهتر میتونستین فعالیتهامون رو گسترش بدیم.الان هم که این وبلاگ رو راه انداختیم فکر کنم اولین وبلاگ پایگاه بسیج خواهران توی شهرستان کوچک ما باشه.این از ضعف های یک بسیجیه که از اینترنت و کامپیوتر سر در نیاره....ما بسیجیها باید اطلاعاتمون بروز و اپدیت باشیم....


[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:19 عصر ] [ فارا ] [ نظر ]

شهدا برای هر جایی از وطن ما باعث خیر و برکت و امنیتند.حتی مقام توسل و شفاعت نیز دارند.گهگاهی پیش اومده که خودم برای حوائج مشروعم به مقام اونا نذر کردم و جوابمو گرفتم.شهدا علم های ایثار ایمان و پاکی در هر خطه از زمین هستند.اونایی که از عزیزترینهاشون گذشتن  تا نام خدا بمونه..ایمان بمونه وشرف و ناموس بمونه و لکه ایی بر سرزمین خورشید باقی نباشه...شهدا منبع اتصال زمین و اسمانند.بی عشق شهدا نمیشه دم از ایمان به خدا زد.هرکی از شهدا و مرامشون فاصله بگیره گمراه میشه.هرکسی با قاموش شهدا بیگانه باشه نمیتونه دم از ازادگی و شرافت بزنه.....یکی از وظایف پایگاههای بسیج برنامه ریزی و فعالیت در حفظ اثار شهدا و بزرگداشت مقام و منزلت شهداست.باور کنین هر کسی عمدا در خلاف این راه حرکت کنه ضرر میبینه خاسر میشه.خسران میبینه....چه خوبه جوونا مملکت از این الگوهای برجسته درس زندگی بگیرن.ان شاالله در پستهای بعدی چند خاطره از شهدای محلمون رو براتون میگم.......اگرچه میدونم شما بهتر از من به این امر واقفید


[ دوشنبه 90/7/11 ] [ 4:35 عصر ] [ فارا ] [ نظر ]

چند روزیپش با چندتا از دوستان رفتیم اسایشگاه جانبازان ساری.چندنفر از اونا مشغول بازی تنیس روی میز بودند.سه نفرشون هم که قطع نخاع بودن مشغول صحبت با عیادت کنندگان.ماهم قاطی عیادت کنندگان پای صحبتشون نشستیم.دردلاشون در باره وضع بد اعمال دختران و پسران جامعه بود .از اوناییکه مرام اونهارو فراموش کردن.اونا هم جوون بودن ارزوهای دنیایی زیاد داشتن اما همه رو فدای عشق راستینشون کردن و سربلند شدن.راستی چه کسی  راه رو بد نشونشون داد؟چرا باید با این منابع غنی افتخار و استقامت و ایمان و شجاعت ما اینقدر انحراف داشته باشیم...اونها سعادتمندن.پیروز شدن.دلای اونا برای همه ی اونهایی میسوزه که دارن با غفلت سهوی یا عمدی خودشون رو به نا کجا اباد میبرن..با خودم فکر کردم.چراکمی پشیمانی در گفتارشون نیست....در زمانی که یه عده ایی که از دور هم دستی در اتش در وضعیتهای بحرانی مملکت در ایام دور نداشتن حالا بیان و ....بگذریم....فتنه ها عمیقند و قضاوت سخت....ان شا الله که با پیروزی ، همه ی ما از این امتحان سربلند بیرون بیایم.


[ جمعه 90/7/8 ] [ 10:24 صبح ] [ فارا ] [ نظر ]
<      1   2   3      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

پیر ما گفت که جنگ است قلم بردارید...
موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 55698